آیداآیدا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات آیدا

سرماخوردگی آیدا

سلامممممممممم  اولین باریه که منو آیدا و بابایی هر سه سرماخوردیم و حال سه تاییمون اینطوریه   دخترم خیلی ضعیف و لاغر شده    سه شب مدام توی خواب تب میکرد ...
21 آبان 1393

راه رفتن آیدا خانم

آیدای من چند روزی هست که کامل راه میره و بدون کمک کسی قدم هاش رو برمیداره  هنوز کاملا تعادل نداره و به همین دیلی زود به زود زمین میخوره و با یا علی زودی بلند میشه و  به راه رفتن ادامه میده  حرفای زیادی میزنه مثل داداچی که به امیر محمد میگه  امی همه  بابا  مامان  نه نه  می می اب به  نی نی  و گاگول که به یه فرد خاصی میگه و با دیدنش تکرار میکنه    موش موشی هم میکنه    ...
12 آبان 1393

اولین سفر آیدا به مشهد

سلام و سلام   چند روز پیش یعنی 28 مهر 93 آیدا و مامان و بابایی به همراه هم رفتن مشهد پابوس امام رضا  خیلی خوب بود خیلی  از امام رضا خواستم دختر کوچولو منو ضامن باشه و عاقبت بخیر کنه  دخترم خیلی بهم وابسته شده و به همین دلیل من محدود بودم و باید سریع نماز میخوندم تا آیدا همه شهر و به هم نریخته بود  این هم عکسایی از ایداخانوم در حرم امام رضا     وآیدای من در سن 1سال ویک ماهو 15 روز به پابوس اقا مشرف شد ...
3 آبان 1393
1